عظیم الشأن. دارای شأن عالی. عظیم رتبت. (فرهنگ فارسی معین) : پوشیده نماند که ازین زمرۀ عظیم شأن... جمعی کثیر در بلاد عراق عرب و عجم... توطن دارند. (حبیب السیر، چ کتاب خانه خیام ج 4 ص 618). رجوع به عظیم الشأن شود
عظیم الشأن. دارای شأن عالی. عظیم رتبت. (فرهنگ فارسی معین) : پوشیده نماند که ازین زمرۀ عظیم شأن... جمعی کثیر در بلاد عراق عرب و عجم... توطن دارند. (حبیب السیر، چ کتاب خانه خیام ج 4 ص 618). رجوع به عظیم الشأن شود
مرکب از فعل عز + شأن (فاعل) + ه. عزیز است شأن او. ارجمند است مقام وی، و آن را در نعت خداوند آرند. رجوع به عزّ شود: پیوسته در رعایت بندگان حضرت عزت عز شأنه ناقص الغایه سعی فرموده اند. (سندبادنامه ص 74)
مرکب از فعل عز + شأن (فاعل) + ه. عزیز است شأن او. ارجمند است مقام وی، و آن را در نعت خداوند آرند. رجوع به عَزَّ شود: پیوسته در رعایت بندگان حضرت عزت عز شأنه ناقص الغایه سعی فرموده اند. (سندبادنامه ص 74)